اسـتقرار جـمهورى اسـلامى فـرهنگى بـارور و غنى براى این ملت به ارمغان آورد. مدرسه اى باز کرد که در این مدرسه تعلیمات فراوانى از در و دیوارش , از فضایش , از بوى باروت و صداى مسلسل و صفیر گـلوله اش , از فریادهایش , از غریو (( الله اکبر )) و (( لا اله الا الـله )) اش آمـوختند و چـه خوب آموختند و درس خود را تجربه کردند و به میدان عمل آوردند و چه خوب پیروز شدند.
آياتي كه تناسب اين اوضاع است با هم گفتگو كنيم و با قرآن مانوس باشيم.
1- گاهي بيتوجهي بر اثر فراموشي است
در اين جلسه يك خورده متوجه فرآوردههاي انقلاب بشويم چون خيلي مهم است گاهي بني اسرايئل فراموش ميكردند انقلاب موسي را و فرآوردههاي آنرا ولذا قرآن همه اش مكرر ميگويد «يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِي» (بقرة/40) اي بني اسرائيل كساني كه قبلاً برده بوديد و بعداً آزاد شديد ياد نعمتها باشيد شما اسير بوديد آزادتان كردم.
توي خانهها گاهي ميان پدر و اولاد اختلاف ميشود اولاد خيال ميكند كه پدر و مادر كوتاهي كردهاند گاهي ناراحتي ميكند بعضي پدرها كه خسته هستند دست ميزنند به داد و فرياد گاهي هم به شلاق و چوب و اين حرفها اما پدرهايي كه يك خورده حوصله دارند ميگويند آقازاده تو از من و مادرت ناراحت هستي؟ مگر نه اينكه ده روز پيش براي تو فلان پول را خرج كردم مگر نه اينست كه سه ماه قبل فلان پول را براي تو خرج كردم شروع ميكند الطافي را كه به بچه اش كرده است را بيان كردن وقتي بچه اينها را ميشنود فراموشي شان تبديل ميشود به توجه وقتي متوجه شد براي پدر و مادر ارزش قائل است ما گاهي وقتها كه نماز نميخوانيم چون نعمتهاي خدا را يادمان ميرود.
«أَقِمْ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي» (طه/14) ذكر خدا يعني اينكه يادتان باشد فراموش نكنيد كه خداوند چه الطافي به ما داده است. اگر شاه رفت اگر امام آمد اگر من چند آيه را براي شما مينويسم اينها همه ثمره خون شهدا است حالا يك مقداري از ثمرات انقلاب را ميگوئيم.
1- خيلي از مسائل زمان ما در زمان انبيا انجام شده است
آيهاي كه خيلي تناسب دارد، چون قرآن به هر مناسبتي، تمام حركتها و كارهايي كه ما بكنيم قبلاً هم اين كارها در زمانهاي انبياشده است. انقلابي بوده، ضد انقلابي بوده، تاكتيك بوده. خنثي كردن بوده. ترس بوده. توطئه بوده. هر رقم كاري كه حالا هست، نمونهاش انبيا داشتند. بنابراين آنها را وقتي روي صحنه آورديم، ميبينيم با خودمان كاملاً تطبيق ميكند. ميدانيد كه پيغمبر چهل سالگي به پيغمبري رسيد و تا سيزده سال مكه بود. در اين سيزده سال مسلمانها فقط تحت شلاق و شكنجه و اذيت و آزار بودند. ميگويند: اسلام دين زور است، اسلام پانزده سال كتك خورد و هيچ كاري نكرد. يعني جنگ و برنامهي دفاعي هم نداشت. در سال پانزدهم، يعني سيزده سالي كه در مكه بود در فشار بود.
بعد هم در مدينه آمد و تا حدود دو سال برنامهي جنگي نبود تا آيهي «أُذِنَ لِلَّذينَ يُقاتَلُون» (حج/39) نازل شد. حالا ديگر بعد از پانزده سال، از خودتان دفاع كنيد. جنگهايي پيش آمد. يكي از جنگها، جنگ بدر بود كه مسلمانها به حمدالله پيروز شدند.
دوازدهم بهمن ۱۳۵۷ گروهی به نام «سازمان کماندویی مبارزه در راه قانون اساسی» با دفتر خبرگزاری آسوشیتدپرس تماس گرفته و هشدار میدهد که اگر آیتالله خمینی قصد داشتهباشد از پاریس به سمت تهران پرواز کند، هواپیمای حامل ایشان را منهدم خواهند کرد. در پی این تهدیدها، امام خمینی(سلام الله علیه) به نزدیکان و همراهان خود فرمودند: «من بیعت خود را از شما برمیدارم، ما به طرف کار بزرگی میرویم. شما هم جانتان را به خطر نندازید» ایران در انتظار امام خمینی(سلام الله علیه) غرق سرور است. مردم تهران به شوق ورود امام، خیابانها را آب و جارو میکنند، خطهای سفید وسط خیابان تا کیلومترها تمیز شده و مردم مسیر حرکت امام را پر از گل کردهاند. ساعت نه و بیست و هفت دقیقه صبح، امام وارد خاک ایران شد.
سیزدهم بهمن ۱۳۵۷ بختیار در واکنش به استقبال عمومی مردم از ورود امام، پیدرپی با انجام مصاحبه و صحبت در مورد برنامههای آتی خویش سعی در عادی جلوهدادن اوضاع دارد. مردم امام، چشم و گوش به مدرسهی علوی دوختهاند. جمعیت مشتاق به دیدار اما آنقدر زیاد هستند که کوچههای اطراف مدرسهی علوی مملو از آدم شده است. مردم پارچههای دستنویسی روی دیوارها نصب کردهاند که رویشان نوشتهشده: «زیارت قبول، با یک بار زیارت امام این توفیق را به دیگران هم بدهید»
چهاردهم بهمن ۱۳۵۷ در تمام کشور مردم به اعتصاب عمومی دست زدهاند. کارکنان ادارات و وزارتخانههای مختلف، وزیران و مدیران دولت را به محل کار خود راه نمیدهند. جواد شهرستانی، شهردار وقت تهران، به دیدار امام میرود و استعفانامهاش را به ایشان تسلیم میکند و البته دوباره از سوی امام شهردار میشود. بختیار از انتشار این خبر و احتمال اینکه سرمشق دیگر زیر دستانش قرار گیرد به شدت میترسد و طی یک مصاحبه شروع به ناسزاگویی به جواد شهرستانی میکند و سایر کارمندان و مسئولان دولت خویش را تهدید میکند. با همهی اینها شهردار تهران، تنها کسی نبود که به مدرسهی علوی(محل سکونت امام) روی آورد.
پانزدهم بهمن ۱۳۵۷ بختیار تمام پایگاههایش را از دست داده و همچنان با انجام مصاحبههای مختلف سعی در به رخ کشیدن قدرت خود دارد. محورهای مورد تاکید و تهدید او در مصاحبهها اینها هستند: – به آیتالله خمینی اجازه تشکیل دولت موقت را نمیدهم. – کسانی را که جنگ داخلی راه بیندازند اعدام میکنم. – تمام نظرات امام خمینی را در لباس قانون تحقق میبخشم. امام در پاسخ تهدیدهای دولت فرمودند: «من باید نصیحت کنم که دولت غاصب کاری نکند که مجبور شویم مردم را به جهاد دعوت کنیم. ما از ارتش میخواهیم هر چه زودتر به ملت متصل شوند. آنها فرزندان ما هستند. ما به آنها محبت داریم…» امام همچنین در سخنرانیها و دیدارهایشان با مردم اصول سیاستهایشان را اینگونه بیان فرمودند: «تمام اتباع خارجی در ایران به صورت آزاد زندگی خواهند کرد. ما برای اقلیتهای مذهبی احترام قائل هستیم. نظر من راجع به رادیو و تلویزیون و مطبوعات این است که در خدمت ملت باشند. دولتها حق هیچ نظارت ندارند…»
در زمستان سال ۱۳۲۹ ق. صدای نوزادی در فضای خانه ساده آیه الله سید ابوالحسن طالقانی پیچید که نامش را ((محمود)) گذاشتند و پدرش پشت جلد قرآن نوشت:
((سید محمود روز شنبه، چهارم ربیع الاول ۱۳۲۹ ق. به دنیا آمد))
تو گویی همین نوشتار کوتاه بود که پیوندی ناگسستنی بین او و قرآن ایجاد کرد.
سید محمود دوران کودکی را تا ده سالگی در روستای ((گلیرد)) طالقان سپری نمود و همانجا خواندن، نوشتن و مقدمات علوم اسلامی را فراگرفت و در مکتب پدر – که عالمی سیاستمدار بود – مبارزه با استبداد در ذهن او نقش بست.
او سپس همراه خانواده به تهران رفت که همزمان بود با دوران دیکتاتوری رضاخان و مبارزه روحانیون علیه وی و این نقشی بسزا در شکل گیری فکر سیاسی اش داشت و از همان هنگام او را وارد میدان مبارزه با ستم کرد.
ورود به حوزه علمیه قم
سید محمد در نوزده سالگی برای فراگیری بیشتر و دقیقتر علوم اسلامی به قم رفت و از درس استادانی بزرگ چون آیه الله حجت و آیه الله خوانساری بهره فراوان برد.
دانش پژوه جوان، مدتی برای بهره گیری از درس علمای برجسته نجف، راهی آن مرکز بزرگ علمی شد؛ اما دوباره به قم و مدرسه فیضیه برگشت.
پرداختن به دانش هیچ گاه او را از توجه به مسائل سیاسی – اجتماعی دور نکرد. آری فضای پر از معنویت فیضیه به او درسها آموخت و از وی، اندیشمندی مبارزه و خستگی ناپذیر ساخت.
آیه الله طالقانی پس از سالها تحصیل در قم، از آیه الله جائری یزدی، بنیانگذار حوزه علمیه قم، اجازه اجتهاد گرفت و با عزمی راسخ و گامی استوار، راهی تهران شد و در مدرسه عالی شهید مطهری (سپهسالار سابق ) به آموزش علوم اسلامی پرداخت.
او که مدتها پیش درد جامعه و مردم را حس کرده بود و تنها راه نجات را در بازگشت به اسلام و قرآن می دانست، با برقراری جلسات تفسیر قرآن در راه گام نهاد.
پس از ظلم و جور کنیسهها و کلیساها، جهان هفت قرن روزشماری کرد، تا شاید مردی ظهور و انقلابی به پا کند که انسانهای در بند ظلم را از حضیض ذلت به اوج عزت رساند. ناگهان در اوج یاس و ناامیدی مردی آمد از تبار ابراهیم خلیلالله به نام محمد صلی الله علیه و آله و سلم و رسالتش درهم کوبیدن نظام شرک و تکریم بنی آدم با شعار «لاالهالاالله» بود.
هنوز چند صباحی نگذشته بود که نظام شرک و کفر این بار به شکلی دیگر بر جهان حاکم شد، در حالیکه انتظار میرفت برای همیشه باطل به زبالهدان تاریخ انداخته شود.
باز جهان به روزشماری نشست. ۱۴ قرن انتظار کشید. این بار مردی از تبار محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم به نام روح الله با همان رسالت و با همان صلابت با شعار نه شرقی نه غربی، جمهوری اسلامی آمد. شمارش قرنها یکباره به شمارش روزها مبدل شد. ناگهان در اوج انتظار و هیجان، نور فرا رسید. انقلاب محمد صلی الله علیه و آله و سلم پس از چند قرن رکورد، دوباره جان گرفت تا به یاری خدا راهگشای منتظران موعود شود.
شناخت تهدیدات انقلاب اسلامی مستلزم شناخت ارکان و اصول اساسی آن میباشد. انقلاب اسلامی طرح نویی بود که ریشههای متعالی در اسلام داشت و انقلاب بیهدفی نبود که رهبران آن بدون درک و از سر تصادف و یا قدرتطلبی به فکر انقلاب افتاده باشند، بلکه رهبران و انقلابیون با لحاظ همه جوانب و با درک کامل از ارکان و اصول اسلام و با هدایتهای آگاهانه جرقه انقلاب را زدند. مردم نیز کاملا متوجه بودند که انقلاب با چه ارکان و اهداف و آرمان هایی به منصه بروز و ظهور رسیده و باید از آن با تمام وجود پشتیبانی نمایند.
اهمیت ارکان انقلاب در این است که پایداری و ناپایداری انقلاب اسلامی و ساخت درونی آن وابسته به ارکان انقلاب است و لذا هر نوع آسیب، ضعف، تهدید یا چالشی متوجه این ارکان باشد، در واقع به معنای تهدید هویت انقلاب بوده و یا پایداری و ثبات انقلاب را هدف قرار داده است. دشمنان انقلاب هم در پروسه خصومتورزی و دشمنی خود با انقلاب اسلامی، به این درک رسیده اند که انقلاب اسلامی با چنین اهداف و آرمانهایی طرح نویی را در جهان در انداخته و در مقابل گفتمان های عصر کنونی همانند لیبرالیسم، مارکسیسم، ناسیونالیسم و… قرار خواهد گرفت. در واقع، انقلاب اسلامی با هدف تحقق و حاکم کردن یک زندگی مبتنی بر ارزش های دینی برای مردم به وقوع پیوست؛ ارزشهایی که هم دنیا و هم آخرت انسانها را میتواند شکوفا سازد.
از همین منظر است که گفته میشود مردم نقش اساسی را هم در ایجاد و تاسیس انقلاب هم در تداوم و کارآمدی آن داشته و دارند؛ چرا که نقش مردم در انقلاب و نظام اسلامی در کنار حاکمیت الهی و در طول آن مورد بررسی قرار میگیرد که معنا و مفهومی واقعی و البته متفاوت از نقشی است که در مکاتب زمینی برای مردم دیده و یا تعریف میشود. این نقش به معنای واقعی خود، ترکیبی از اصول دینی و اراده مردمی را به مثابه الگوی جدید حمکرانی خوب در عصر جهانی شدن در معرض انتخاب جهانیان قرار داده است. از این رو، گفتمان انقلاب اسلامی با همه تاکیداتی که بر شرعیسازی حیات انسانی دارد، از نقش مردم در ساختارها غافل نمی شود و اصل کارآمدی را از دولت اسلامی به جد مطالبه میکند تا بتواند تامینکننده نیازمندی های حیات مادی انسان باشد.
یکی از مهمترین نظریات قرن اخیر در علوم سیاسی که صرفاً در حد نظریه باقی نماند و عملاً تبدیل به یک مدل تحقق یافته گردید، نظریه اسلام سیاسی است. هرچند این ایده، سخنی جدید نبوده و برگرفته از تعالیم شریعت است و در عصر نبوی و علوی نمونه عینیت آن وجود داشته است، لکن در میان حجم تئوریهای غربی مدرن در عرصه علوم سیاسی، که همه تأکید بر قداستزدایی از عرصههای عینی اجتماع و تمرکز بر ترویج سکولاریته دارند، اینکه چنین نظریهای در قرن ۲۰ مطرح شده و بتواند مبنای حرکت و پیشروی سه دههای یک انقلاب باشد، امری بیسابقه است. در ادامه به بررسی بیشتر این مفهوم پرداخته خواهد شد.
ظهور اسلام سیاسی
اسلام سیاسی در واقع عبارتی نوظهور و متعلق به دنیای مدرن است. در گفتمان اسلام سیاسی، «اسلام» به عنوان دال مرکزی قرار گرفته و همه زیر سیستمهای سیاسی به تبع آن جهتگیری داده میشوند. گفتمان مذکور به تلازم اسلام و سیاست تأکید میکند و اساس آن بر نفی عرفیگرایی و سکولاریته است. در حال حاضر این عبارت بیشتر برای توصیف جریانهایی به کار میرود که معتقد به لزوم تشکیل حکومت اسلامی در عصر حاضر هستند. در نهایت این گفتمان در تلاش است جامعه را بر اساس اصول اسلامی بازسازی کند و در این راه، کسب قدرت سیاسی را جزو لوازم ضروری برمیشمرد. ریشه شکلگیری اسلام سیاسی، به دوران مشروطیت و پس از آن بازمیگردد که مقارن با تلاشهای روشنفکران ایرانی برای کاهش قدرت مطلقه استبداد، علمای دینی در ایران و سایر ممالک اسلامی در فکر احیاگری دینی و رساندن جوامع اسلامی به دوران عزت خود بودند. ایده اسلام سیاسی گرچه از دهه ۲۰ در ایران مورد مطالبه قرار گرفت اما از زمان حکومت پهلوی و مقابله علنی آن با نهاد دین، مدون شد و شکل تازهای به خود گرفت.
نظام سیاسی موجود در ایران بر پایۀ نظریۀ ارائه شده از سوی امام خمینی رحمه الله علیه شکل گرفت که این نظریه در باب حکومت، در فرآیندی چند ساله بر پایۀ آموزه های فقهی رشد کرد و نضج یافت.با روش های مختلف می توان این نظریه را تحلیل و عناصر ساختاری و کارکردی آن را بررسی کرد. یکی از این روش ها،مطالعۀ تطبیقی (comparative)است.این روش در کنار روش های تاریخی، جامعه شناختی (کارکردگرایی)، معرفت شناختی،فقهی و پدیدارشناسی موجب استکمال مطالعات و جامعیت آن ها می گردد.اما گفتنی است که در مورد اندیشۀ سیاسی و بالاخص حکومتی امام خمینی مطالعات فقهی صرف،آن هم از نگاه خاص، به حّد تورم رسیده و بسیاری از آن ها تکراری است، ولی آرای ایشان از منظرها و با روش های دیگر کم تر مورد اهتمام پژوهش گران قرار گرفته است.
این مقاله صرفاً به گزارش سه مشرب مهّم سیاسی اسلام با تعیین جایگاه امام خمینی در آن ها می پردازد،از این رو بیش تر توصیفی است و داوری کم تر در آن وجود دارد.قلمرو علمی این پژوهش در محدودۀ مشرب های کلاسیک در فرهنگ اسلامی است لذا به گرایش ها، مشرب ها و اندیشه های جدیدِ موجود در جهان اسلام که در دورۀ معاصر پیدایش و رشد یافت، نمی پردازیم.
برای این که اولویت و ضرورت این بحث روشن بشود، ناچارم نگاهی به تاریخچه کشور خودمان و کشورهای اسلامی، در عصر اخیر، داشته باشم. چنانکه می دانید، در طول تاریخ، همواره اقلیتی دنیا پرست، سلطه جو، برتری طلب و زورگو منشا اغلب فتنه ها بوده و هستند. هر چه زندگی بشر شکل متمرکزتری پیدا می کند و نظامهای جامعه بر اساس قواعد و علوم مربوطه پیشرفت می کند، این فعالیت ها نیز شکل علمی تر و بر اساس قواعد و ضوابط دقیقتر انجام می گیرد.
به هر حال بعد از جنگ جهانی دوم، زورمندان عالم به این نتیجه رسیدند که در جهان دو قطب قدرت، یعنی، قطب سرمایه داری در غرب و قطب مارکسیستی و کمونیستی در شرق وجود دارد و با پیروزی هایی که در جنگ به دست آوردند، سعی کردند قدرت خودشان را بر سایر ملل تحمیل کنند و در مقابل خودشان مجال ظهور به قدرت دیگری که قد علم کند و توان عرض اندام داشته باشد ندهند.
از سوی دیگر، در طول تاریخ، کسانی که در مقابل این فتنه جویان و مفسدان قد علم می کردند، انبیاء و پیروان آنها بوده اند. دیندارانی بوده اند که به هیچ قیمت حاضر نمی شدند زیر بار این ستمگران و زورگویان بروند، از این جهت همواره زورمداران انبیاء و پیروان آنها را دشمنان خویش می دانستند.ولی بعد از جنگ جهانی دوم و پس از آن که کلیسا، که مظهر قدرت دین در اروپا بود، بکلی از صحنه خارج شد، دیگر فکر نمی کردند که در دنیا در مقابل این قدرت ها قدرت دیگری وجود داشته باشد.تا این که، در سه دهه اخیر، ناباورانه با حرکت شگفتی سازی در خاورمیانه و در ایران مواجه شدند.در ابتدا، فکر می کردند حرکتی که در ایران شروع شده مثل دیگر حرکت های محدود اسلام خواهانه است که گهگاه در گوشه و کنار کشورهای اسلامی ظهور کرده اند و براحتی سرکوب شده اند.فکر می کردند با شیوه های خاصی که دارند و تجربه هایی که اندوخته اند، می توانند این حرکت را بکلی خنثی کنند.ولی هرچه پیشتر رفتند، دیدند این حرکت باسایر حرکت ها بسیار متفاوت است.بالاخره در پرتو نهضت اسلامی ایران یک قدرتی در این منطقه پدید آمد که بدون اتکاء به دو قطب شرق و غرب و بدون استفاده از نیروها و فعالیت هایی شبیه به کودتا و برخوردهای نظامی تند و خشن، توانست حاکم دست نشانده غرب را به زانو درآورد و در ایران حکومت اسلامی تشکیل بدهد.
برای این که اولویت و ضرورت این بحث روشن بشود، ناچارم نگاهی به تاریخچه کشور خودمان و کشورهای اسلامی، در عصر اخیر، داشته باشم. چنانکه می دانید، در طول تاریخ، همواره اقلیتی دنیا پرست، سلطه جو، برتری طلب و زورگو منشا اغلب فتنه ها بوده و هستند. هر چه زندگی بشر شکل متمرکزتری پیدا می کند و نظامهای جامعه بر اساس قواعد و علوم مربوطه پیشرفت می کند، این فعالیت ها نیز شکل علمی تر و بر اساس قواعد و ضوابط دقیقتر انجام می گیرد.
به هر حال بعد از جنگ جهانی دوم، زورمندان عالم به این نتیجه رسیدند که در جهان دو قطب قدرت، یعنی، قطب سرمایه داری در غرب و قطب مارکسیستی و کمونیستی در شرق وجود دارد و با پیروزی هایی که در جنگ به دست آوردند، سعی کردند قدرت خودشان را بر سایر ملل تحمیل کنند و در مقابل خودشان مجال ظهور به قدرت دیگری که قد علم کند و توان عرض اندام داشته باشد ندهند.
از سوی دیگر، در طول تاریخ، کسانی که در مقابل این فتنه جویان و مفسدان قد علم می کردند، انبیاء و پیروان آنها بوده اند. دیندارانی بوده اند که به هیچ قیمت حاضر نمی شدند زیر بار این ستمگران و زورگویان بروند، از این جهت همواره زورمداران انبیاء و پیروان آنها را دشمنان خویش می دانستند.ولی بعد از جنگ جهانی دوم و پس از آن که کلیسا، که مظهر قدرت دین در اروپا بود، بکلی از صحنه خارج شد، دیگر فکر نمی کردند که در دنیا در مقابل این قدرت ها قدرت دیگری وجود داشته باشد.تا این که، در سه دهه اخیر، ناباورانه با حرکت شگفتی سازی در خاورمیانه و در ایران مواجه شدند.در ابتدا، فکر می کردند حرکتی که در ایران شروع شده مثل دیگر حرکت های محدود اسلام خواهانه است که گهگاه در گوشه و کنار کشورهای اسلامی ظهور کرده اند و براحتی سرکوب شده اند.فکر می کردند با شیوه های خاصی که دارند و تجربه هایی که اندوخته اند، می توانند این حرکت را بکلی خنثی کنند.ولی هرچه پیشتر رفتند، دیدند این حرکت باسایر حرکت ها بسیار متفاوت است.بالاخره در پرتو نهضت اسلامی ایران یک قدرتی در این منطقه پدید آمد که بدون اتکاء به دو قطب شرق و غرب و بدون استفاده از نیروها و فعالیت هایی شبیه به کودتا و برخوردهای نظامی تند و خشن، توانست حاکم دست نشانده غرب را به زانو درآورد و در ایران حکومت اسلامی تشکیل بدهد.
رابطه و نسبت دین با سیاست و حکومت، در قالب های گوناگونی چون دین و سیاست، دین و حکومت، دین و دنیا، دین و جامعه قابل پی گیری است. این که دین دارای نگاه سیاسی هست یا نه؟ و اگر هست، پیوند و رابطۀ آن از چه نوع است؟ آیا دین در ذات خود سیاسی است یا سیاست یک امر عارضی و تحمیلی بر دین است؟ این متن به بررسی و واکاوی ویژگی های نظام سیاسی در اسلام می پردازد و سعی دارد به مسائل مطرح شده پاسخ گوید.
هر نظام سیاسی نگاه مستقل و خاصی به انسان، جهان و جامعه دارد و بر اساس این نگاه، مبانی فکری و فلسفی خود را تحلیل و تنظیم مینماید. همین مبانی هستند که اهداف و وظایف هر نظام را تعیین میکنند. در نتیجه، نظامات، سیاستها، خط مشیها و رسالتی که برای خود برمیگزیند، معمولاً با این اهداف تناسب دارد؛ به همین دلیل، با سایر نظامها در بسیاری از جهات متفاوت هستند. این موضوع درباره اسلام نیز صادق است. امام خامنه ای نیز در این خصوص می فرمایند« مسئله ی حکومت یک مسئله ی اساسی و مهم و درجه ی اول در اسلام است».
نظریه، حکم یا بیانی است که به ما می گوید چگونه و چرا واقعیات ویژه ای با هم در ارتباط اند. نظریه، حکم یا بیانی است که هدفش روشن کردن چگونگی و چرایی واقعیات و ارتباط میان آن هاست. همگی ما اغلب برای اتفاقاتی که در اطراف ما رخ می دهند نظریه پردازی می کنیم. اما هدف پژوهشگران علوم انسانی این است که این کار را به طور سیستماتیک انجام دهند. آن ها تلاش می کنند توضیح دهند چرا، چگونه، و در چه شرایطی پدیده های معین اجتماعی- سیاسی رخ می دهند یا نمی دهند. نظریه ها صرفاً سازه های ذهنی و مجموعه های منظمی از واژه ها هستند. تفاوتی نیز می توان میان « نظریه های روزمره » و « نظریه های سیستماتیک » قائل شد. نظریه های روزمره به طور ضمنی و فی البداهه ساخته و پرداخته می شوند و به جای این که نقد شوند، مسلم فرض می شوند. نظریه پردازان روزمره سعی نمی کنند نظریه های خود را به طور « علمی » تبیین کنند و ببینند که آیا آن نظریه ها در همه وضعیت ها درست هستند یا نه. نظریه های سیستماتیک حداقل دارای سه ویژگی هستند: ۱) تا آن جا که ممکن است روشن هستند؛ ۲)از تناقض های منطقی یا محال احتراز می کنند؛ ۳)معین می کنند که آیا مفاهیم با واقعیت تجربی هماهنگی دارند یا نه.
در خلال سالهای 40 تا 57 گروهها و سازمانهای بسیاری در عرصه سیاسی ایران ظاهر شدند که مدعی رهبری مبارزات بودند و مشی سیاسی یا نظامی خویش را راهی صحیح و اصولی میدانستند. بعضی از این گروهها همچون نهضت آزادی و جبهه ملی مبارزه در چارچوب قانون اساسی (یعنی پذیرش نظام شاهنشاهی) را هدف قرار داده بودند و برخی دیگر که مشی مسلحانه را به عنوان تنها راه براندازی رژیم پهلوی در پیش گرفته بودند، در عمل در برابر ساواک شکست خوردند و از دور مبارزات خارج شدند. در چنین معرکه غریبی که هیچ امیدی به سرنگونی رژیم پهلوی نمیرفت، امام خمینی رهبری مبارزه را با شعار سرنگونی شاه و نظام شاهی و برقراری حکومت اسلامی به دست گرفت و در مدت کوتاهی توانست طومار این رژیم را در هم بپیچد. مقاله حاضر نقش گروهها، احزاب و سازمانهای مارکسیستی، التقاطی و ملیمذهبی را در دوران تبعید امام خمینی وا میکاود.
روایت آیتالله خامنهای از حمله شبانهی ساواک به منزل ایشان
این روایت به زبان عربی در کتاب «انّ مع الصبر نصراً» -خاطرات خودگفتهی رهبر انقلاب اسلامی از دوران مبارزه علیه رژیم پهلوی- آمده است. این کتاب توسط دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای همزمان با ایام دههی مبارک فجر انقلاب اسلامی منتشر شده و ترجمهی فارسی آن نیز روانهی بازار شده است.
سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که در دهه 60 مسئولین و سران نظام را هدف ترورهای خود قرار داده بود، جنایت دیگری نیز به نام خود ثبت کرد: قتلعام مردم بیگناه. در جای جای برگهای تاریخ ایران، نام مردان، زنان و کودکانی وجود دارد که بدون هیچگونه پیشینه سیاسی، قربانی ترورهای منافقین شدهاند. به شهادت رساندن زوار بیگناه در حرم امام رضا(ع)، کشتار مردم بیگناه در تهران، شیراز، اهواز، قم، اصفهان، مازندران، همدان، گیلان، سمنان، تبریز، کردستان و ... تنها بخشی از کارنامه سیاه منافقین است. آنها نه تنها سران نظام را هدف قرار میدادند، بلکه از کشتن و اعمال جنایت علیه مردم عادی نیز ابایی نداشتند.
از 22 بهمن 1357 تا 29 فروردین 1358 بر ارتش چه گذشت؟
اگرچه دیدگاههای حضرت امام خمینی(ره) درخصوص ارتش از همان اوایل نهضت اسلامی دیدگاههای جانبدارانه بوده و همواره ارتش –کارکنان- را مورد محبت و پشتیبانی قرار میدادهاند، امّا جهتگیری ایشان پس از اوجگیری نهضت و سپس، بعد از پیروزی انقلاب تا 29 فروردین 1358 بسیار جالب توجه است.
مسیر امام خمینی در صبح 12 بهمن 1357 از فرودگاه تا برگشتن به مدرسه رفاه به شکل هیجانانگیزی پر از جزئیات است که در این گزارش برخی از این جزئیات را توضیح داده ایم: ساعت 9:30 صبح ـ گروهی از دانشآموزان سرود خمینی ای امام را در سالن فرودگاه اجرا میکنند.
راه تکامل و تقرب الى الله به روى آدمى - صرف نظر از جنسیت او - باز است و زن و مرد حق دارند در مسیر عبودیت الهى گام بردارند و به عالىترین مقام نایل شوند. در صورتى که زمینههاى رشد و تکامل مهیا بوده و عوامل انحطاط، فساد و فحشا تضعیف شده باشد این مسیر به سهولت طى شده، پلههاى تکامل معنوى به آسانى دست یافتنى خواهد بود. این آرمان در بهمن 57 براى جامعه ایران تحقق یافت و زن و مرد مسلمان با خاطرى آسوده و در پرتو امنیت همه جانبه نظام اسلامى به بالندگى ایمان و عمل صالح همت گماشتند. در فضاى عطر آگین انقلاب اسلامى و نظام جمهورى اسلامى انبوهى از دستاوردهاى معنوى براى بانوان فراهم آمده است که «دریافت پیام انقلاب و تحول بنیادى»، «همراهى در انقلاب و جنگ تحمیلى»، «حضور فعال در حوزه دین و تربیت»، «به دست آوردن حقوق و ارتقاى جایگاه اجتماعى» و «بینش و پوشش و هویت اسلامى» از جمله آن است و در این مقاله تبیین شدهاند.
انقلاب اسلامی از مهاجرت امام خمینی به پاریس تا پیروزی
پژوهشگر: علی اکبر علی اکبری بایگی فاصلهی زمانی ۱۴ مهرماه تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، یکی از فصول برجستهی تاریخ نهضت اسلامی به حساب میآید. این برههی زمانی که از هجرت حضرت امام به پاریس تا پیروزی انقلاب را در برمیگیرد، مملو از حوادث و اتفاقاتی است که هر یک مسیر انقلاب را به پیش میبرد. با توجه به اهمیت زمان فوق، مرکز اسناد انقلاب اسلامی در قالب روش پژوهشی تاریخ شفاهی، وقایع و رویدادهای آن و نقش هدایتگر و سرنوشتساز امام خمینی را در آفرینش موفقیتهای این ایام مورد بررسی قرار داده است که در قالب کتاب تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی از مهاجرت امام خمینی به پاریس تا پیروزی منتشر شده است. نوشتار زیر گزیده ای از این کتاب را متناسب با این ایام در بر می گیرد.
هرچند ایران در طول تاریخ چند هزار ساله،حوادث و فراز و نشیبهای زیادی به خود دیده است،اما سال 57 از ویژگی خاصی برخوردار بوده و با هیچ سال دیگری قابل مقایسه نیست،چرا که ملت قهرمان ایران در این سال به وحدت بی سابقه ای دست یافته بود،حوادث بسیاری را خلق کرده و سرانجام رژیم پوسیده ی پادشاهی را سرنگون کرد.اتحاد و اتفاق امت شهیدپرور ایران که از ایمان مذهبی تبلور پیدا کرده بود،توانست رژیم تا دندان مسلح شاهنشاهی را که متکی به بزرگترین قدرتهای دنیا نیز بود،روانه موزه ی تاریخ کند.(1)
والفجر، ولیال عشر... انقلاب اسلامی ایران 29 سال پرحادثه اما موفق را پشت سرنهاده است. انقلابی باشکوه و شگفتی ساز که با وقوع آن متخصصان پدیده انقلاب، تحلیلگران سیاسی و سیاست مداران که تصور وقوع آن را نداشتند غافلگیر شدند و زمانی که آغاز شد چنان حرکتی گسترده و سراسری پدید آورد که امکان ایستادگی در مقابل آن و سرکوبی و آرام کردنش غیر قابل تصور شد و توانست در مدتی کوتاه یعنی حدود یک سال و یک ماه بر قدرتمندترین حکومت منطقه –که ابرقدرت غرب آن را به ژاندارم خویش درمنطقه تبدیل کرده بود تا در مقابل حکومت های مخالف یا وقوع انقلاب های احتمالی بایستد-پیروز گردیده، مسیر تحولات منطقه ای و جهانی را تغییر دهد.
راه درست در برابر فشارها و هجمههای دشمن سؤال اول این است که وقتی فشارها و هجمههای دشمن زیاد میشود و برای ما مشکلات فراوانی میسازد، راه صحیح در برابر آنان چیست و بهترین عملکرد در برابر آنان چیست؟ خداوند در آیات زیادی اینگونه پاسخ میدهد که تصمیم صحیح، مقاومت است و سیره مردان مبارز را اینگونه معرفی میکند که همیشه در برابر دشمن به دنبال مقاومت بودهاند. یکی از نمونههای مهم آن داستان مبارزه طالوت (فرمانده بنىاسرائیل) با جالوت (ابر قدرت ستمگر) است:
روایتی از حمله سربازان شاه به بیمارستان امام رضا مشهد
روایتی از حمله سربازان شاه به بیمارستان امام رضا مشهد
عباس کلانتر، جانباز ۷۰ درصد مشهدی در گفتوگو با صبح توس، پیرامون مبارزات مردم علیه ظلم در دوران پهلوی اظهار کرد: در خانواده مذهبی به دنیا آمدهام و خانوادگی حضور فعالی در مراسمات مذهبی و هیئت مشهد داشتیم.
وی با اشاره به اینکه در ایام عزاداری حسینی نوحهها و متنهای سخنرانی و مداحی ارائه شده در دستههای عزاداری مورد بررسی مأموران شاه قرار میگرفت افزود: برخی از نوحهها نیز در هیئتهای امام حسین علیه السلام پیرامون آزادیخواهی دردسر ساز شد.
در خوزستان وابستگان به "جبههالتحریر"، سازمان سیاسى خلق عرب را پایه گـذارى نـمـودند. هدف نهایى این گروه مورد حمایت مالى ـ تسلیحاتى عراق، خودمختارى خوزستان بود. احمد مدنی، استاندار خوزستان در مصاحبهای میگويد:
حزب دموکرات کردستان در 24 بهمن 1357، تنها دو روز بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ادعای خودمختاری و جداییطلبی از ایران را طرح کرد. از همان 24 بهمن ماه حملات عناصر مسلح وابسته به این گروهک به مراکز نظامی، پاسگاههای ژاندارمری و سازمانهای دولتی منطقه آغاز شد، لذا هیئتی از سوی دولت موقت در روز 30 بهمن 57 برای مذاکره با رهبران این حزب عازم مهاباد شد. اعضای هيئت اعزامی از تهران در اجتماع مردم در ميدان شهرداری مهاباد حاضر شدند. در این اجتماع يک قطعنامه 8 مادهای توسط حزب دموكرات و كومله قرائت شد که اصلیترين خواسته آنها خودمختاری كردستان بود.
در سال 1358، اقدام سفارت امریكا در فراری دادن مقامات رژیم پهلوی و تلاش برای پناه دادن به محمدرضا پهلوی، شناسایی جاسوسان آمریکایی و عوامل داخلی آنها، مدیریت آشوبهای داخلی توسط سفارت و... خشم مردم انقلابی ایران را برانگیخته بود. به طوری که دانشجویان پیرو خط امام در 13 آبان سفارت امریکا را تسخیر کرده و به توطئهچینیهای سفارت امریکا در ایران پایان دادند.
امام در تاریخ 11 دی 1358 از مردم آذربایجان خواستند خود را از این لکههای آلوده پاک و مبرا نمایند. به دنبال این موضعگیری امام، طیف وسیعی از مردم به خیابانها ریختند، به گونهای که در تهران حدود 2 میلیون نفر در مقابل سفارت آمریکا گرد هم آمدند و عملکرد حزب خلق را همسو با برنامهها و سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی دانستند.
فرقان قصد داشت با انجام ترور در مقطع استقرار نظام جمهوری اسلامی، ایجاد رعب و وحشت و القای فضای ناامنی در محیط نظام جدید اسلامی، صدمه زدن به پشتوانه فکری نظام اسلامی با ترور شخصیتهای متفکری چون مطهری و مفتح، ترغیب و تحریک سایر گروههای مخالف به اقدامات براندازانه و رادیکال علیه جمهوری اسلامی ایران، القای ناکارآمدی حاکمیت جدید در برقراری امنیت عمومی در جامعه و ... را دنبال کند. در واقع گروه فرقان اولین گروه تروریستی در جمهوری اسلامی بود که به صورت ساماندهی شده، اقدام به ترور افراد کرد.
اندکی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ضدانقلاب بلافاصله به مقابله با انقلاب اسلامی ملت ایران برخاست. یکی از این مقابلهها در گنبد رقم خورد که طی آن جنایتهایی در این منطقه از سوی ضد انقلاب صورت گرفت. با اوجگیری آشوبگریها، مردم تركمن
ستوان دوم ناصر رکنی یکی از عوامل کودتا در اعترافات خود میگوید: «اگر امریکا در این کودتا نقشی به عهده نداشت اصلا نطفه کودتا تشکیل نمیشد.» او ادامه میدهد: «دو الی سه ماه بعد از پیروزی انقلاب اولین تماس بین ماموران سیا و یکی از دوستان بنیعامری در اروپا برقرار شد و آنها بنیعامری را در خط بختیار قرار دادند. تمام هماهنگیهای لازم بین کشورهای عضو بازار مشترک اروپا و ستاد بختیار در پاریس از طریق سیا انجام میگرفت.»
یکی از کارهایی که بنیصدر در راستای تفرقهافکنی انجام میداد، ایجاد جدایی میان نیروهای نظامی بود. وی نهایت تلاش خود را میکرد تا بین ارتش و سپاه فاصله بیندازد. علی جنتی با اشاره به شرایط جنگ درباره اینگونه اقدامات بنیصدر میگوید: «همه میگفتند بنیصدر اجازه نمیدهد مهماتی که دست ارتش است در اختیار سپاه قرار گیرد.»
علاقمندیها:
برنامه نویسی کامپیوتر، مطالعه اخبار
موسیقی، سفر، مطالعه مقالات تخصصی، مطالعه وبلاگها و ...
با مرورگر فایرفاکس یا گوگل کروم برای بهتر باز شدن وبلاگ استفاده کنید:)
اين سايت حاصل تلاش شبانه روزي سيد محمد جواد حسيني ميباشد که بدون وابستگي مادي و معنوي به هيچ سازمان و نهاد و حزب و گروه سياسي فعاليت خود را ابتدا بر اساس قانون الهي و سپس قانون اساسي ايران بنا نهاده است. کليه هزينههاي اين سايت با هزينه شخصي پرداخت ميشود که اميدوارم از اين پس از طريق فروشگاه سايت و تبليغات تامين شود و همواره سعي ميکنم تا مطالب آموزشي جديد و خواندني را براي شما به ارمغان بياورم.
بازدید امروز : 924
بازدید دیروز : 1252
بازدید هفته : 3314
بازدید ماه : 11568
بازدید کل : 33731
تعداد مطالب : 5367
تعداد نظرات : 20
تعداد آنلاین : 1 تماس با من تلگرام تماس با من در اینستاگرام