1 ـ عدالت خداوند در مـيان همه موجودات ، انسان داراى ويژگى اختيار است ، بسا ممكن است كه از آزادى و اختيار خود سـوء اسـتفاده كرده و از عمل كردن به فرامين الهى روى برگرداند و به حقوق ديگران بويژه يتيمان ، ضعيفان و بيچارگان دست درازى كند و حتى با انبيا و مؤ منين نيز به مبارزه بر خيزد.
سعادت و كرامت هر كسی وابسته به بندگی اوست نه نام و نشانش، بنابراین فقط مسلمان بودن و یا... سودی نخواهد داشت و صاحبش را به هیچ به كمالی نمیرساند، بلكه آنچه سود ده است عمل با اخلاص و تسلیم فرمان مولا شدن است و حتی این عنوانها، بدون عمل و پیامبران نیز سوددهی ندارد تا چه رسد به پیروان ادعایی آنها و این است پیام روحافزای الهی در قرآن كریم كه «اگر پیامبران نیز عمل نكرده و شرك بورزند، همه اعمالشان پوچ شده و اثری نخواهد داشت.»[1]
بهشت واقعيتى برتر از افسانه پاداش صالحان و پارسايان
انسيه نوشآبادى
تأمل و تفكر پيرامون بهشت در آيات و روايات مربوطه، كافى است تا شور و هيجانى عميق در آدمى پديد آورده و او را براى سوق به چنين سعادتى در صراط مستقيم به حركت وادارد.
حضرت آیتالله العظمی جوادی آملی گفت: گروهی از انسانها معاد را فراموش میکنند و به بیراهه میروند زیرا معاد با سرنوشت ابدی آدمی سر و کار دارد و محدود به تعداد مشخصی از سال نیست. به گزارش خبرنگار شفقنا در قم، استاد برجسته حوزه علمیه قم ظهر امروز در درس تفسیر قرآن خود در مسجد اعظم با اشاره به روایتی از حضرت محمد(ص) اظهار کرد: ایشان فرمودند هر چیزی قلبی دارد و قلب قرآن هم سوره «یس» است.
در بهشت داخل نمى شود، جز كسى كه امامان را بشناسد و امامان نیز او را بشناسند .
بهشت، جایگاهی است که همه انسان ها رسیدن به آن را آرزو می کنند. همه افراد در نهاد خویش، چنین خواسته ای را دارند و اهل ایمان هم سودای دستیابی به آن عالم جاویدانِ بدونِ رنج و ناراحتی را در سر می پرورانند. آنان هم که با بصیرت و عرفان به جهان هستی می نگرند و خود را پاک و صالح احساس می کنند، برای نجات از سختی ها و تلخی ها و پرگشودن به جهان نعمت ها و لذّت ها، با خوشحالی خواستار کنار رفتن «پرده و حجاب تن» هستند. اما اینکه بهشت چگونه جایگاهی است، عوامل ورود به بهشت چیست و درجات بهشتیان چگونه است، از مجهولاتی است که دست یافتن به آن ها برای آدمی بسیار خوشایند است.
خداوند متعال نه تنها در قرآن، بلکه در سایر ادیان آسمانی، مردمان را نوید میدهد که با ایمان و انجام اعمال صالح میتوانند به بهشت برین دست یایند. بهشتی که سراسر خوشی و شادی است. تصویری که از بهشت در قرآن ترسیم شده است بسیار زیبا و گاه حیرتانگیز است که در این مجال در صدد بیان برخی توصیفات قرآنی آن میباشیم.
سرنوشت انسان هایی که هنگام نوزادی می میرند درجهان آخرت
سوال
انسان هایی که در نوزادی می میرند به بهشت می روند یا جهنم؟ چرا؟
پاسخ
بر اساس یک اصل پیشینی و مسلم می دانیم که در آخرت به هیچ کس ظلمی نخواهد شد، پس از این جهت جای نگرانی نیست. بنابر بعضی از تفاسیر و به استناد بعضی روایات، اطفال مؤمنین به پدر و مادر خود ملحق شده و اطفال مشرکین همان غلمان و ولدان بهشتی که در سوره مبارکه واقعه آیه 17 و 18 بدان اشاره شده، هستند، که در بهشت جاودانه خواهند ماند و به بهشتیان خدمت می کنند، البته این خدمت مانند خدمت دنیا نیست که مایه تحقیر یا خستگی و امثال آن باشد بلکه مایه نشاط، طراوت و زیبایی آنها است.
بنابر بعضی از روایات، اطفال مؤمنین به مؤمنین ملحق شده و اولاد مشرکین در آخرت امتحان می شوند، مانند اینکه خداوند آتشی می افروزاند و آنان را فرمان می دهد که به آتش درآیند، پس دسته ای فرمان خدا را اجرا کرده و آتش بر آنان سرد می شود و اهل نجات می شوند و گروهی دیگر در این امتحان سرافکنده و ناموفق بوده و اهل عذاب می شوند.[1]
[1]-روایات فوق و دیگر روایات در این مورد را می توانید در آدرس زیر بیابید: بحار الأنوار، ج 5، ص 293، باب 13 الاطفال و من لم یتم علیهم الحجه فی الدنیا.
آیا بعد از مرگ هر کس او را به بهشت یا جهنم می برند؟
پاسخ
آن طور که از آیات قرآن برمی آید،قیامت پس از به هم ریختن نظام مادی این عالم برپا می شود، لذا انسانها از مردن تا بر پا شدن قیامت فاصله ای را طی می کنند که به آن برزخ می گویند و در آنجا تا حدی، از آثار اعمال و عقاید خود برخوردار می شوند (بهشت و دورزخ برزخی) ولی محاسبه نهایی در قیامت خواهد بود و در آنجا به بهشت و یا جهنم خواهند رفت.
کودکانی که می میرند(بعد از مرگ) چه اتفاقی برای آنها می افتد؟آنها به کجا می روند آیا به بهشت می روند یا جهنم؟ آیا برای ورود به بهشت یا جهنم آزمایش می شوند؟
نظر شما در مورد عقیده بعضی از مدعیان صوفی گری که می گویند: «بهشت و جهنم و پاداش و جزای اخروی وجود ندارد و این ها را برای این گفته اند که مردم از راه مستقیم خارج نشوند» چیست؟(در صورتی که خداوند در قرآن می فرماید وعده الهی راست است)
وضعیت زنان و شوهران بهشتی، اگر تمایل به هم نداشته باشند
سوال
آیا غلمان در بهشت برای تلذذ جنسی زنان هستند؟ وضعیت زنان و شوهران بهشتی که تمایل به هم ندارند، چیست؟
پاسخ
زنان مؤمنه در آخرت جمالی چندین برابر حورالعین دارند و با همسران خود یا مردان بهشتی همسری خواهند کرد. غلمان بهشتی تنها خدمتگزاران بهشتیان هستند و غلمان بهشت، شوهر برای زنان بهشتی نیستند.
بهشت جای نزاع، حقد و عقده نیست،«وَ نَزَعْنا ما فی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْری مِنْ تَحْتِهِمُ اْلأَنْهارُ وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذی هَدانا لِهذا وَ ما کُنّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللّهُ لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَبِّنا بِالْحَقِّ وَ نُودُوا أَنْ تِلْکُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوها بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»[1]
و آنچه در دلها از کینه و حسد دارند، برمیکنیم (تا در صفا و صمیمیّت با هم زندگی کنند)؛ و از زیر (قصرها و درختان) آنها، نهرها جریان دارد؛ میگویند: «ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این (همه نعمتها) رهنمون شد؛ و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود، ما (به اینها) راه نمییافتیم! مسلّماً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند!» و (در این هنگام) به آنان ندا داده میشود که: «این بهشت را در برابر اعمالی که انجام میدادید، به ارث بردید!»
انسانی که بهشتی شده است از همه این رذائل پاک است و شوهری که بهشتی شده باشد از هر نقصی رهیده شده است و لایق بهشت آمدن است و به فرض چنین حالتی، بر زن اکراه و اجباری نیست.
وضعیت زنان و شوهران بهشتی، اگر تمایل به هم نداشته باشند
منبع: پایگاه حوزه
سوال
آیا غلمان در بهشت برای تلذذ جنسی زنان هستند؟ وضعیت زنان و شوهران بهشتی که تمایل به هم ندارند، چیست؟
پاسخ
زنان مؤمنه در آخرت جمالی چندین برابر حورالعین دارند و با همسران خود یا مردان بهشتی همسری خواهند کرد. غلمان بهشتی تنها خدمتگزاران بهشتیان هستند و غلمان بهشت، شوهر برای زنان بهشتی نیستند.
و آنچه در دلها از کینه و حسد دارند، برمیکنیم (تا در صفا و صمیمیّت با هم زندگی کنند)؛ و از زیر (قصرها و درختان) آنها، نهرها جریان دارد؛ میگویند: «ستایش مخصوص خداوندی است که ما را به این (همه نعمتها) رهنمون شد؛ و اگر خدا ما را هدایت نکرده بود، ما (به اینها) راه نمییافتیم! مسلّماً فرستادگان پروردگار ما حق را آوردند!» و (در این هنگام) به آنان ندا داده میشود که: «این بهشت را در برابر اعمالی که انجام میدادید، به ارث بردید!»
انسانی که بهشتی شده است از همه این رذائل پاک است و شوهری که بهشتی شده باشد از هر نقصی رهیده شده است و لایق بهشت آمدن است و به فرض چنین حالتی، بر زن اکراه و اجباری نیست.
در بهشت به مردان وعده حوریه داده شده، در این میان تکلیف خانم ها چیست؟
پاسخ
این که پاداش زنان مومن در بهشت چیست؟ در منابع کلامی و روایی چنین آمده که در روز قیامت، اگر شوهر زن مؤمنه، اهل بهشت بود همو را به اختیار خود میپذیرد و اگر از اهل جهنم بود مردی را از میان مردان بهشتی برمیگزیند. شاید بتوان گفت علت این که زنان بهشتی، چه از جنس حوران بهشتی و چه آنان که وارد بهشت شدهاند دارای یک همسر هستند، این است که چند شوهری علاوه بر ناسازگار بودن با طبیعت مرد با طبیعت زن نیز ناسازگار است.[i]
اما گروهی دیگر از مفسرین در مقابل مدعیاند که حورالعین میتواند مذکر هم باشد، بر اساس این نظر شاید علت این که اوصاف حور به کار رفته در قرآن بر مؤنث دلالت میکنند نه بر مذکر، به این جهت بوده است که گفتگو و محاوره در آن آیات با طائفه مردان مؤمن بوده است نه با زنان مؤمن دنیوی، لذا اسلوب محاوره اقتضا داشت که اوصاف زنان بهشتی ذکر شود.
اما باید توجه داشت با مراجعه به آیات، روایات و تفاسیر مربوطه این گونه استفاده می شود که زنان با ایمان در قیامت در کنار زنان بهشتی (حورالعین) با مردان مؤمن بهشتی قرین میباشند. و زنان با ایمان با همسران با ایمان خود وارد بهشت میشوند.
1- «اُدْخُلُوا اَلْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُکُمْ تُحْبَرُونَ »[ii] (به آنها خطاب میشود:) «شما و همسرانتان در نهایت شادمانی وارد بهشت شوید!» و منظور از ازواج، همان زنان با ایمانی هستند که در دنیا بودند[iii] و بودن در کنار همسران با ایمان و مهربان هم برای مردان لذتبخش است و هم برای زنانشان.
2-«هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ فِی ظِلالٍ عَلَی اَلْأَرائِکِ مُتَّکِؤُنَ »[iv] آنها و همسرانشان در سایههای (قصرها و درختان بهشتی) بر تختها تکیه زدهاند..
و آیاتی که داخل شدن همسران صالح را به بهشت وعده داده شده است. از جمله:«رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ اَلَّتِی وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیَّاتِهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ اَلْعَزِیزُ اَلْحَکِیمُ »[v] پروردگارا! آنها را در باغهای جاویدان بهشت که به آنها وعده فرمودهای وارد کن، همچنین از پدران و همسران و فرزندانشان هر کدام که صالح بودند، که تو توانا و حکیمی!..
(همان) باغهای جاویدان بهشتی که وارد آن میشوند؛ و همچنین پدران و همسران و فرزندان صالح آنها؛ و فرشتگان از هر دری بر آنان وارد میگردند....
از این آیات استفاده میشود که زنان و مردانی که در این دنیا همسر یکدیگرند هرگاه هر دو با ایمان و بهشتی باشند در آنجا به هم ملحق میشوند و با هم در بهترین شرایط و حالات زندگی میکنند.
و حتی از روایات استفاده میشود که مقام این زنان برتر از حوریان بهشتی است؛ به خاطر عبادات و اعمال صالحی که در این جهان انجام دادهاند، بنابراین لذتهای بهشت مخصوص مردان بهشتی نیست، بلکه کسی که داخل بهشت میشود از نعمتها و زیباییها لذت خواهد برد. چنان که قرآن میفرماید: «یُطافُ عَلَیْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَکْوابٍ وَ فیها ما تَشْتَهیهِ اْلأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ اْلأَعْیُنُ وَ أَنْتُمْ فیها خالِدُونَ» [vii]
"(این در حالی است که) ظرفها(ی غذا) و جامهای طلائی (شراب طهور) را گرداگرد آنها میگردانند؛ و در آن (بهشت) آنچه دلها میخواهد و چشمها از آن لذت میبرد موجود است؛ و شما همیشه در آن خواهید ماند!"
در این امر نیز بین مرد و زن بهشتی فرقی نیست هر کدام از آنها هر نوع لذتی بخواهند بر ایشان موجود است.
آیا هر شخصی باید مزه آتش جهنم را بچشد؟ برای اینکه خلاص شود چکار باید کند؟ آیا پیامبر با آتش جهنم روبرو خواهد شد؟
پاسخ
در بسیاری از آیات قرآن صراحتا بیان شده انسانها در قیامت دو دسته می شوند: گروهی بهشتی و گروهی جهنمی خواهند بود که ویژگیهای هر گروه در بسیاری از آیات از جمله آیات 14 تا 16 سوره روم چنین بیان شده است: «وَ یَوْمَ تَقُومُ الساعَةُ یَوْمَئذٍ یَتَفَرَّقُونَ فَأَمَّا الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ فَهُمْ فی رَوْضةٍ یُحْبرُونَ وَ أَمَّا الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِئَایَتِنَا وَ لِقَای الاَخِرَةِ فَأُولَئک فی الْعَذَابِ محْضرُونَ»: آن روز که قیامت بر پا می گردد (مردم) از هم جدا می شوند اما آنها که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند در باغی از بهشت شاد و مسرور خواهند بود و اما آنها که به آیات ما و لقای آخرت کافر شدند در عذاب الهی احضار می شوند[1]».
بنابراین آنها که از دو گوهر ایمان و عمل صالح برخوردار باشند، به هیچ وجه مزه آتش جهنم را نخواهند چشید بلکه مورد رحمت بی پایان الهی قرار خواهند گرفت. روشن است که پیامبران الهی که از شاخصه عصمت برخوردارند و کاملترین افراد از جهت ایمان و عمل صالح هستند، به طریق اولی روی آتش را نخواهند دید. برای تکمیل این بحث، ذکر 2 نکته ضروری است.
کسانی که دارای ایمان و عمل صالح هستند اما گناهانی نیز انجام داده اند، گرچه همانند مومنان ناب نیستند اما اگر گناهانشان بیش از حد نباشد ممکن است در اثر سختی های هنگام جان دادن، فشار و عذاب های برزخی این گناهان کاملا پاک شود و این گروه نیز در روز قیامت بدون چشیدن مزه آتش مستقیما به بهشت الهی وارد شوند.
افرادی که وارد آتش جهنم می شوند دو گروهند: گروهی که به خاطر کفر و عناد خود جاویدان در عذاب هستند و گروهی که بخاطر اعمال ناشایست خود وارد جهنم شده اند که این گروه نیز پس از پاک شدن از گناهان وارد بهشت خواهند شد.
وعده ی خداوند کریم، به ثواب قطعی است، امّا از آن جا که کریم است، می تواند وعده اش به عذاب را تخفیف دهد. با توجّه به این که آخرت هنوز برپا نشده، آیا می توانیم بگوئیم که شاید تمام این وعده ها و وعید ها و ایجاد خوف و رجا برای تربیت و تکامل انسان بوده باشد و وقتی آخرت شود، به طور کامل اینها (مخصوصاً در مورد عذابها) عملی نشوند؟
پُل صِراط، چگونه است؟ چه جایی است؟ و چگونه از روی آن می توان عبور کرد؟ صراط، به معنای «راه» است خداوند در قرآن، 45 بار از «صراط مستقیم» سخن گفته، همگان را بدان فراخوانده و ما هر روز حدّاقل در نمازهای واجب 10 مرتبه از خدا می خواهیم که ما را به «صراط مستقیم» هدایت نماید.
صراط مستقیم، مسیر صحیح انسانیت است که همه انسان ها باید آن را برگزینند و در آن زندگی خویش را سامان بخشند، تا به عبور از «صراط قیامت» که استمرار و بازتاب «صراط مستقیم» دنی است، موّفق شوند.
مرادِ همه 45 آیه ای که در قرآن، «صراط مستقیم» را مطرح کرده اند، «صراط مستقیم» در دنیا است، که به «صراط قیامت» می انجامد. در چند آیه از آن ها هم می خوانیم: ای پیامبر! تو همه مردم را به «صراط مستقیم» دعوت می کنی؛ ولی آنان که به قیامت ایمان ندارند، از صراط مستقیم تجاوز می کنند و منحرف می شوند و به عذاب الهی گرفتار می گردند.11
ای کــه در دنیـا نـرفتـی، برصـراطِ مستقیـم
در قیامت بر صراطت؛ جای تشویش است وبیم
قلب زَر اندود، نستانند در بازارِ حشر
خالصی باید که بیرون آید از آتش سلیم12
امام حسن عسکری فرموده است: «صراط مستقیم، دو صراط است: یک صراط مستقیم دنیا و دیگری صراط آخرت. اما صراط دنیا آن راهی است که از حد گذشتن و زیادی روی نداشته و از کوتاهی و نارسایی هم پیراسته باشد و از موازنه و تعادل، به باطل و انحراف نمی گراید. اما صراط آخرت راهی است که افراد با ایمان بعد از عبور از آن به بهشت وارد می شوند و از نعمت های جاویدان خدایی برخوردار می گردند.» 13
انسان ها، در هر سنّ و سالی باشند، دوره های سخت و آسان و تلخ وشیرینی را پشت سرگذاشته اند. اگر در سنّ و سال بالایی باشند، حوادث ناگوار و گوارای زندگی گذشته آنان بیش تر است. اما هر چه هست آنان مسافرانی هستند که زندگی خویش را از نقطه ای آغاز کرده و اکنون در وضعّیت موجود قرار دارند و این وضعّیت هم در حال تغییر و تحّول است؛ تا آینده چه پیش آید.
از دیر باز این بحث میان متکلمان مطرح بوده است که آیا بهشت و جهنم آفریده شدهاند و اکنون موجودند و یا خداوند آنها را پس از رستاخیز خواهد آفرید؟
از آن جا که این بحث نظریه (موجود بدون روز قیامت) ر از زاویه ای دیگر نشان میدهد و در حقیقت بیان و تعبیری دیگر از همین نظریه دانسته می شود به گونه فشرده واشاره وار آرای شماری از عالمان و پاره ای از استنادهای قرآنی و روایی را یاد میکنیم.
شیخ صدوق می نویسد:
(واعتقادنا فی الجنة والنار انّهما مخلوقتان و انّ النبیّ(ص) قد دخل الجنة ورأیالنار حین عرج به.)82
ما اعتقاد داریم که بهشت و جهنم آفریده شده اند و پیامبر(ص) در سفر معراج بهبهشت درآمده و جهنم را دیده است.
شیخ طوسی می نویسد:
(والسّمع دلّ علی أنّ الجنة والنّار مخلوقتان الآن والمعارضات متأوّلة.)83
از روایات دانسته می شود که بهشت و جهنم اکنون وجود دارند و آنچه با این فهمناهمسان باشد باید به نیک ترین وجه جهت داده شود.
عبدالرزاق لاهیجی می نویسد:
(وخلاف است در این که جنّت و نار موجودند الآن یا موجود خواهند شد در روز قیامت.اکثر بر مذهب اوّلند و بعضی از معتزله بر مذهب ثانی. و حق مذهب اول است بنا بردلالت ظواهر آیات و احادیث بر آن.)84
وی پاره ای دلیلهای مذهبِ مخالف را مطرح می کند و به آنها پاسخ می گوید.85
زمانی برپایی قیامت و روز جزا به بیان روشن آیات قرآن تنها برای خداوند دانسته برپا شود و انسان حجاب و حصار مادیّتِ این جهان را فرونهد قیامت برای اوآشکار خواهد استاد شهید مصطفی خمینی بر این باور است که روز قیامت و روز جز اکنون وجود دارد یوم الدین); یعنی روز قیامت اکنون وجود دارد. با این فرق نهادن رأی آن عالم شهید که می گوید: (روز قیامت الآن وجود دارد) روشن وی نمی خواهد بگوید:هم اکنون انسان پس از مردن واردِ روز قیامت می شود و مورد ) پس منظور از وجود داشتنِ روز قیامت; یعنی این (حقیقت زمانی) هم بر وجود بودن روز قیامت گواهی می دهند اشاره به همین معنی دارد که وقتی پیامبر(ص آشکارگردید و این به نوبه خود گواه آن است که چنین حقیقتی اکنون وجود دارد ایشان بر درستیِ فهم و رأی خویش این گونه به آیه: (مالک یوم الدین) استناد می اگر روز قیامت اکنون نباشد نمی توان عالم قبر را برزخ دانست زیرا میان نیستی و روز قیامت از جمله غیبِ آسمانها و زمین است و در این جهان حقیقت و واقعیت آن بر پس روز قیامت حقیقتی است که مالکیت خداوند بر آن قرار دارد از روایات دانسته می شود که بهشت و جهنم اکنون وجود دارند و آنچه با این فهم وخلاف است در این که جنّت و نار موجودند الآن یا موجود خواهند شد در روز قیامت کسانی که بر این عقیده اند بهشت و جهنم آفریده شده و اکنون وجود دارد به آیاتی
هر گاه بهشت و دوزخ را مخلوق کنونی بدانیم، بحثی به نام جایگاه آن دو مطرح می شود و انسان حق دارد که از وحی سؤال کند جایگاه این دو مخلوق کجا است؟
پاسخ:
آیه نخست که با آن بر مخلوق بودن بهشت استدلال شد، جایگاه آن را نیز معین می کند و اینکه بهشت نزد «سدرة المنتهی» است چنانکه فرمود: «و لقد رآه نزلة اخری، عند سدرة المنتهی، عندها جنة المأوی» (نجم/12 14) .
بنابراین هر کجا جایگاه سدرة المنتهی باشد، جنب آن جایگاه بهشت موعود است و چون جایگاه «سدرة المنتهی» باشد، جنب آن جایگاه بهشت موعود است و چون جایگاه «سدرة المنتهی» تا چه رسد به حقیقت آن برای ما روشن نیست طبعا جایگاه آن نیز در محاق ابهام خواهد ماند و نمی توان درباره آن اظهار نظر قطعی کرد.
منکران خلقت بهشت و دوزخ با دلیل نقلی و عقلی بر مدعای خود استدلال نموده اند که اینک هر دو را یادآور می شویم:
1 دلیل نقلی
این استدلال مبنی بر دو مطلب استوار است:
الف: آیات قرآنی حاکی از آن است که بهشت جایگاه دائمی و قرارگاه همیشگی است آنجا که بهشت را به «جنة الخلد» (12) و دوزخ را به «دار الخلد» (13) توصیف می کند و در برخی از آیات نعمت های بهشتی را دائمی توصیف می کند و می فرماید:
«أکلها دائم و ظلها» (14) خوردنی ها و سایه آن جاودانی است.
آیاتی در قرآن حاکی از آن است که برای برزخیان از نیکوکار و بدکار، بهشت و دوزخی وجود دارد و هم اکنون هر دو مخلوق و آفریده شده اند ولی هرگز این آیات گواه بر مخلوق بودن بهشت و دوزخ مربوط به آخرت نیست و استدلال به آنها بر موضوع بحث کاملا بیگانه است.
قرآن درباره مؤمن به رسولان عیسی که به خاطر ایمانش کشته شد، می فرماید:
«قیل ادخل الجنة قال یا لیت قومی یعلمون» (یس/26) .
به او گفته شد داخل بهشت شو، وی گفت ای کاش قوم من از وضع من مطلع می شدند.
جنت در این آیه، جنت برزخی است، نه جنت موعود.
قرآن درباره فراعنه یادآور می شود که آنان پیش از قیامت بر آتش عرضه می شوند و روز قیامت دچار سخت ترین عذاب می گردند، آنجا که می فرماید:
«النار یعرضون علیها غدوا و عشیا و یوم تقوم الساعة. ادخلوا آل فرعون اشد العذاب» . (غافر/46) .
«صبح و عصر فراعنه بر آتش عرضه می شوند و روز بر پائی قیامت خاندان فرعون به سخت ترین عذاب گرفتار می شوند» .
از این بیان روشن می شود که آیاتی که در آنها تنها لفظ جنت وارد شده یا جنت آدم و حواء موضوع بحث قرار گرفته و یا جنت و نار برزخی مطرح شده است، از آیات محل بحث بیرون بوده و باید تنها به آیاتی چشم بدوزیم که موضوع بحث آن بهشت و دوزخ موعود امم عالم است اینک در این باره می گوئیم از برخی از آیات وجود کنونی بهشت و یا دوزخ کاملا استفاده می شود :
1 «و لقد رآه نزلة اخری، عند سدرة المنتهی، عندها جنة المأوی» (نجم/ 13 15)
«پیامبر (ص) فرشته وحی را نزد «سدرة المنتهی» دید، نزد آن (سدرة المنتهی) جنة المأوی است» .
مقصود از «جنة المأوی» ، همان بهشت موعود است که در آیات دیگر از آن به جنات عدن و مانند آن تعبیر شده است این آیه به روشنی می رساند که پیامبر، فرشته وحی را در کنار «سدرة المنتهی» که در جنت آن بهشت جاودان قرار دارد، دیده است و اگر بهشت آفریده نشده بود، یک چنین نشانه دادن، خارج از فصاحت و بلاغت می بود.
2 آیاتی که در آن از آماده شدن بهشت و دوزخ برای نیکوکاران و بدکاران گزارش داده شده است، می تواند گواه بر وجود کنونی هر دو باشد، مثلا درباره بهشت می گوید:
«أعدت للمتقین» (آل عمران/133) : برای پرهیزگاران آماده شده است.
«أعدت للذین آمنوا بالله و رسله» (حدید/21) : برای گروهی که به خدا و رسولان او ایمان آورده اند؛ آماده شده است.
«و اتقوا النار التی اعدت للکافرین» (آل عمران/131) : از آتشی بپرهیزید که برای کافران آماده شده است.
و در برخی از آیات کلمه «اعد» بکار رفته یعنی آماده نموده است، آنجا که می فرماید:
«و اعد لهم جنات تجری تحتها الانهار» (توبه / 100) : بهشتی را که زیر درختان آن آب جاری می شود، برای آنان آماده کرده است.
«و اعد لهم عذابا مهینا» (احزاب /57) : برای آنان عذاب خوار کننده آماده کرده است.
این آیات که در آنها کلمه «اعداد» بکار رفته است حاکی از آماده بوده این دو کانون است و اگر به هنگام نزول وحی وجود نداشت بکار بردن آن نیاز به تأویل دارد و تا موجبی برای تأویل نباشد باید ظاهر را أخذ کرد.
حق این است که ظواهر این آیات تا دلیل قاطع بر تأویل نباشد، حاکی از وجود کنونی بهشت و دوزخ است.
و از میان روایات می توان با روایت «هروی» که از امام هشتم (ع) نقل حدیث کرده است استدلال نمود وی می گوید: به امام رضا (ع) گفتم: ای فرزند پیامبر خدا از بهشت و دوزخ به من خبر بده، آیا آن دو الان آفریده شده اند؟
فرمود: آری. رسول خدا (ص) آنگاه که به معراج رفت از بهشت و دوزخ دیدن نمود، گفتم: گروهی می گویند که بهشت و دوزخ در قلمرو و تقدیر خدا است و در آینده آفریده می شوند.
امام (ع) فرمود: آنان از ما نیستند و ما هم از آنان نیستیم، هر کس خلقت بهشت و دوزخ را انکار کند، پیامبر و ما را انکار کرده و از ولایت ما بیرون رفته و در آتش دوزخ مخلد خواهد بود. (9)
2 ابن عماره از پدر خود نقل کرد که امام صادق (ع) فرمود: آنکس که چهار چیز را انکار کند شیعه ما نیست و آنها عبارتند از:
3 و نیز از حضرت رضا (ع) نقل شده است که فرمود: مؤمن کسی است که به یکتائی خدا و رجعت و حلال بودن دو متعه (متعه حج و متعه زنان) و معراج و سؤال در قبر و حوض کوثر و شفاعت و آفرینش کنونی بهشت و دوزخ و ... ایمان بیاورد. (11)
از بهشت و دوزخ در لسان قرآن به «جنت» و «جحیم» یا «جهنم» و «نار» یاد می شود ولی هرگز مقصود از هر «جنت» که در قرآن وارد شده است، بهشت موعود نیست چه بسا قرآن کلمه جنت را در مورد باغهای معمولی این جهان بکار برده است و نباید این آیات ملاک بحث باشد آنجا که می فرماید:
«و لولا اذ دخلت جنتک قلت ما شاء الله» (کهف/39) .
چرا هنگامی که به باغ خود وارد شدی کلمه «ما شاء الله» را بر زبان جاری نکردی؟
و در آیه دیگر می فرماید: «لقد کان لسبأ فی مسکنهم آیة جنتان عن یمین و شمال کلوا من رزق ربکم و اشکروا له بلدة طیبة و رب غفور» (سبأ/15) .
«در سرزمین «سبأ» برای آن گروه در چپ و راست، دو باغ بود به آنان گفتیم از روزی پروردگار خود بخورید و شکر نعمت را بجا آورید این است شهر پاکیزه و پروردگار آمرزنده» .
در این دو آیه کلمه «جنت» وارد شده است که حاکی از آن است که این جنت موجود بوده است ولی هرگز مربوط به بهشت موعود در قیامت نیست.
برخی مانند «تفتازانی» در شرح مقاصد آیات مربوط به آدم و حواء را که مدتی در بهشت بسر می بردند، ولی به خاطر مخالفت با ارشاد خدا از آن بیرون شدند، گواه بر آفرینش بهشت موعود دانسته و می گوید مقصود از «جنت» در آیات یاد شده همان بهشت موعود برای امم عالم است سپس می افزاید: برخی می گویند مقصود از جنت در آیات آدم و حوا یکی از باغهای وسیع دنیا است آنگاه این نظر را مورد انتقاد قرار داده می گویند یک چنین تفسیر بازیگری با دین و بی اعتنائی به اتفاق مسلمانان است. (8)
ولی به نظر ما پا فشاری تفتازانی بر تفسیر «جنت» در آیات آدم و حوا به بهشت موعود، کاملا بیجا است و اگر گروهی از مفسران آن را به باغ دنیوی تفسیر کرده اند به خاطر آیات خلود است که می گوید پس از دخول به بهشت دیگر از آن خروجی نیست و ساکنان بهشت پیوسته و جاودانه در آنجا زندگی خواهند کرد.
آیاتی که حاکی از جاودانه بودن ساکنان بهشت است بیش از آن است که در اینجا یادآوری گردد ولی به عنوان نمونه برخی را یاد آور می شویم:
1 قرآن بهشت را «جنة الخلد» می نامد آنجا که می فرماید: «قل أدلک خیر أم جنة الخلد التی وعد المتقون» (فرقان/15) .
آیا آن (دوزخ) خوب است؟ یا بهشت جاودانی که پرهیزکاران به آن نوید داده شده اند؟
2 قرآن در آیات بی شماری بهشتیان را با کلمه «خالدون» توصیف می فرماید این آیات سبب شده است که برخی جنت آدم و حوا را غیر از بهشت موعود تفسیر کنند.
البته در آیات خلد احتمال دیگری نیز وجود دارد و آن اینکه این خلود از آن آن گروه از ساکنان بهشت است که در پرتو عمل صالح به آنجا وارد شوند و در حق آنان قرآن می فرماید :
«عطاء غیر مجذوذ» (هود/108) . «پاداش جاویدان و مستمر» .
و اما انسانی که در خود بهشت متولد گردد آیا او هم جاودانه است یا نه، آیات خلود ناظر به آن نیست.
در هر حال هدف این است که جنت مربوط به آدم و حواء قابلیت هر دو تفسیر را دارد، بنابراین از دلائل قطعی مخلوق بودن بهشت و دوزخی که انسان ها بر اثر عمل نیک و بد به آن وارد می شوند، به شمار نمی رود.
بهشت و دوزخ هم اکنون آفریده شده اند و روایات آن را تأیید و اهل شرع بر آن اتفاق نظر دارند ولی اکثریت معتزله و خوارج و گروهی از زیدیه می گویند آفرینش کنونی آنها امری ممکن است ولی دلیل بر وجود کنونی آن در دست نیست در حالی که «ابو هاشم جبائی» وجود فعلی آنها را محال دانسته و معتقد است پیش از برپائی قیامت بهشت و دوزخ آفریده نمی شوند. از بهشت و دوزخ در لسان قرآن به «جنت» و «جحیم» یا «جهنم» و «نار» یاد می شود ولی هرگز مقصود از هر «جنت» که در قرآن وارد شده است، بهشت موعود نیست چه بسا قرآن کلمه جنت را در مورد باغهای معمولی این جهان بکار برده است و نباید این آیات ملاک بحث باشد آنجا که می فرماید: برخی مانند «تفتازانی» در شرح مقاصد آیات مربوط به آدم و حواء را که مدتی در بهشت بسر می بردند، ولی به خاطر مخالفت با ارشاد خدا از آن بیرون شدند، گواه بر آفرینش بهشت موعود دانسته و می گوید مقصود از «جنت» در آیات یاد شده همان بهشت موعود برای امم عالم است سپس می افزاید: برخی می گویند مقصود از جنت در آیات آدم و حوا یکی از باغهای وسیع دنیا است آنگاه این نظر را مورد انتقاد قرار داده می گویند یک چنین تفسیر بازیگری با دین و بی اعتنائی به اتفاق مسلمانان است. آیاتی در قرآن حاکی از آن است که برای برزخیان از نیکوکار و بدکار، بهشت و دوزخی وجود دارد و هم اکنون هر دو مخلوق و آفریده شده اند ولی هرگز این آیات گواه بر مخلوق بودن بهشت و دوزخ مربوط به آخرت نیست و استدلال به آنها بر موضوع بحث کاملا بیگانه است.
هر گاه بهشت و دوزخ را مخلوق کنونی بدانیم، بحثی به نام جایگاه آن دو مطرح می شود و انسان حق دارد که از وحی سؤال کند جایگاه این دو مخلوق کجا است؟
پاسخ:
آیه نخست که با آن بر مخلوق بودن بهشت استدلال شد، جایگاه آن را نیز معین می کند و اینکه بهشت نزد «سدرة المنتهی» است چنانکه فرمود: «و لقد رآه نزلة اخری، عند سدرة المنتهی، عندها جنة المأوی» (نجم/12 14) .
بنابراین هر کجا جایگاه سدرة المنتهی باشد، جنب آن جایگاه بهشت موعود است و چون جایگاه «سدرة المنتهی» باشد، جنب آن جایگاه بهشت موعود است و چون جایگاه «سدرة المنتهی» تا چه رسد به حقیقت آن برای ما روشن نیست طبعا جایگاه آن نیز در محاق ابهام خواهد ماند و نمی توان درباره آن اظهار نظر قطعی کرد.
منکران خلقت بهشت و دوزخ با دلیل نقلی و عقلی بر مدعای خود استدلال نموده اند که اینک هر دو را یادآور می شویم:
1 دلیل نقلی
این استدلال مبنی بر دو مطلب استوار است:
الف: آیات قرآنی حاکی از آن است که بهشت جایگاه دائمی و قرارگاه همیشگی است آنجا که بهشت را به «جنة الخلد» (12) و دوزخ را به «دار الخلد» (13) توصیف می کند و در برخی از آیات نعمت های بهشتی را دائمی توصیف می کند و می فرماید:
آیاتی در قرآن حاکی از آن است که برای برزخیان از نیکوکار و بدکار، بهشت و دوزخی وجود دارد و هم اکنون هر دو مخلوق و آفریده شده اند ولی هرگز این آیات گواه بر مخلوق بودن بهشت و دوزخ مربوط به آخرت نیست و استدلال به آنها بر موضوع بحث کاملا بیگانه است.
قرآن درباره مؤمن به رسولان عیسی که به خاطر ایمانش کشته شد، می فرماید:
«قیل ادخل الجنة قال یا لیت قومی یعلمون» (یس/26) .
به او گفته شد داخل بهشت شو، وی گفت ای کاش قوم من از وضع من مطلع می شدند.
از بهشت و دوزخ در لسان قرآن به «جنت» و «جحیم» یا «جهنم» و «نار» یاد می شود ولی هرگز مقصود از هر «جنت» که در قرآن وارد شده است، بهشت موعود نیست چه بسا قرآن کلمه جنت را در مورد باغهای معمولی این جهان بکار برده است و نباید این آیات ملاک بحث باشد آنجا که می فرماید:
«و لولا اذ دخلت جنتک قلت ما شاء الله» (کهف/39) .
چرا هنگامی که به باغ خود وارد شدی کلمه «ما شاء الله» را بر زبان جاری نکردی؟
یکی از بحثهای مربوط به بهشت و دوزخ، مسأله وجود کنونی آنها است و از زمانهای دیرینه، این مسأله مطرح شده است این بحث در حالی که جنبه کلامی و عقیدتی دارد، بحث تفسیری و قرآنی نیز هست، یعنی به این مسأله، هم از دریچه دلائل عقلی می توان نگریست و هم از دریچه تفسیری، و با مراجعه به کتب کلامی روشن می شود که اکثریت دانشمندان اسلامی وجود کنونی آن را پذیرفته و معتقدند که هر دو، هم اکنون آفریده شده اند.
محدث و متکلم عالیقدر «شیخ صدوق» در این باره می گوید: اعتقاد ما درباره بهشت و دوزخ این است که آن دو آفریده شده اند و پیامبر (ص) به هنگام معراج وارد بهشت شد و دوزخ را نیز مشاهده نمود. (1)
شیخ بزرگوار مرحوم «مفید» در «اوائل المقالات» به نقل اقوال پرداخته و چنین می گوید :
طایفه ای به نام «حبیّه» بر این باورند كه باید در پی محبت خدا بود، نه به دنبال رسیدن به بهشت، یا فرار از جهنم خوارزمی در كتاب مفاتیح العلوم از این گروه نام برده و آنان را فرقه ای از حشویه معرفی كرده است. در حالی كه آیات و روایات فراوانی ما را به همین بهشت می خوانند و از همین جهنم باز می دارند.
در مباحث عرفانی آمده است كه قیامت منحصر در بهشت و جهنم و اعراف نیست، بلكه جاهای دیگر نیز وجود دارد و این سه، به عنوان نمونه ذكر شده اند؛ نه سعادت، منحصر در بهشت است و نه شقاوت، منحصر در جهنم.
سلسه مباحث (كلام امیر كلام) به شرح و توضیح برخی از سخنان برگزیده علی علیه السلام می پردازد.
اِن الجَنَّة حُفَّت بِالْمَكارِه وَ اِن النّارَ حُفَّت بِالشَّهَوات همانا، بهشت پیچیده به سختیها و ناخوشیها است. و جهنم، پیچیده به خواستها و هوسهاست
چرا اینقدر در قرآن از حوریان بهشتی به عنوان پاداش مردان گفته شده؟و چرا برای زنان چنین پاداشی نیست؟آیا این موضوع با عدالت خدا در منافات نیست؟در ضمن شاید زنی دلش نخواهد همسرش حوری بهشتی داشته باشد.این موضوع واقعا مایه سلب آرامش روحی من است.
پاسخ
و بنا به آنچه در قرآن کریم آمده است زنان با ایمان در قیامت در كنار زنان بهشتى (حورالعین) با مردان بهشتى قرین مىباشند.
سوره کهف، آیه 107: « إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ کانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا»؛ [کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام داده اند منزلشان جنات فردوس است.
به کلمه «فردوس» هم ضمیر مذکر برمى گردد و هم مؤنث و به طورى که گفته شده کلمه اى رومى به معناى «بستان» است و بعضى هم گفته اند کلمه اى است سریانى به معناى تاکستان و اصل آن «فرداس» بوده، و بعضى دیگر گفته اند کلمه اى سریانى و به معناى باغ انگور است. و برخی آن را کلمه اى حبشى و عده ای نیز عربى می دانند و به معناى باغ پر درختى است که بیشتر درختانش انگور باشد. بعضى خواسته اند از اینکه «جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ» را «نزل» خوانده – آن چنان که در آیه 102 همین سوره، جهنم را براى کافران نزل خوانده – استفاده کنند که در ماوراى بهشت و دوزخ، ثواب و عقاب دیگرى است که به وصف در نمى آید.
آنها فقط به همسرانشان عشق مى ورزند، و جز مهر آنها مهر دیگرى را در دل ندارند که این خود یکى از بزرگترین امتیازات یک همسر است که جز به همسرش نیندیشد و جز به او عشق نورزد.
در قرآن کریم برایزنان بهشتى (حوریه های بهشتی) ویژگی هایی ذکر شده است که عبارتند از :
در آیه 12 سوره واقعه آمده: «فی جنات النعیم؛ مقربان در جناتی از نعیم هستند». «جنة نعیم» (واقعه/89) هم ما داریم. اگر «جنة نعیم» فرموده بود، یک بهشت بیشتر نبود. ولی وقتی که «جنات النعیم» می گوید (بهشتهایی از نعیم) از انواعی از بهشتها را مخصوصا برای اهل اخلاص بیان می کند که در آیات سوره رحمن هم خواندیم، بهشتهای روحی و معنوی ای که وجود دارد و درجاتی بالاتر از بهشتهای مادی است.
با توجه به آیات 15 و 16 سوره مبارکه هود علیه السلام و نیز آیاتی که عمل صالح را شرط ورود به بهشت می دانند، این نتیجه به دست می آید: عملی نجات بخش است و بهشت جاویدان را در پی خواهد داشت که دارای این دو عنصر باشد: حُسن فعلی و حُسن فاعلی؛ یعنی هم عمل، عملی باشد که در فرهنگ دینی مقبول است و هم کننده کار آن را با نیت الهی و قصد قربت انجام داده باشد.
علاقمندیها:
برنامه نویسی کامپیوتر، مطالعه اخبار
موسیقی، سفر، مطالعه مقالات تخصصی، مطالعه وبلاگها و ...
با مرورگر فایرفاکس یا گوگل کروم برای بهتر باز شدن وبلاگ استفاده کنید:)
اين سايت حاصل تلاش شبانه روزي سيد محمد جواد حسيني ميباشد که بدون وابستگي مادي و معنوي به هيچ سازمان و نهاد و حزب و گروه سياسي فعاليت خود را ابتدا بر اساس قانون الهي و سپس قانون اساسي ايران بنا نهاده است. کليه هزينههاي اين سايت با هزينه شخصي پرداخت ميشود که اميدوارم از اين پس از طريق فروشگاه سايت و تبليغات تامين شود و همواره سعي ميکنم تا مطالب آموزشي جديد و خواندني را براي شما به ارمغان بياورم.
بازدید امروز : 26
بازدید دیروز : 14
بازدید هفته : 26
بازدید ماه : 847
بازدید کل : 4865
تعداد مطالب : 5367
تعداد نظرات : 20
تعداد آنلاین : 1 تماس با من تلگرام تماس با من در اینستاگرام