تصوف و عرفان یک مفهوم کلی و عام است که بر مصادیق گوناگونی اطلاق شده است. بنا براین درتعریف عرفان و همچنین در رد و قبول آن نباید از خصوصیات مصادیق غفلت کرده و مبنای کار را این مفهومکلی و عام قرار داد.
تعاریف عرفا نیز از عرفان متعدد است. زیرا عرفا در تعریف عرفان و مسائل مربوط به آن همانند توحید،فنا،عشق ومحبت،فقر، اخلاص و رضا، در مواردی موقعیت خاص مخاطب را در نظر گرفته اند_مثلا˝در برابر جاه طلبان،بر ذم جاه
تأکید کرده اند و در برابر مال دوستان،بر ذم مال . گاه با اسیران لذایذ حسی سخن داشته اند و زمانی با گرفتاران علایق خیالی و نفسانی_ لذا ممکن است در پاسخ یک سؤالبیانات گوناگونی داشته باشند.
در لزوم توجه به عرفان و زهد و عبادت، یا عارف و زاهد و عابد، مرحوم جلال الدین همایی می گوید:«در میان اشخاص عامی و درس خوانده هر دو، کمتر کسی است که فرق حقیقی ما بین سه لقب، یا سه اصطلاح عابد و زاهد و عارف را، به
خوبی و درستی دانسته باشند و آنها را با یکدیگر اشتباه نکند.» به همین دلیل که عرفا در ظاهر امر با عابدان و زاهدان شباهتی دارند، از دیرباز تشخیص و تمییز آنها از همدیگر لازم به نظر می رسیده است. ابو نصر سرِِِِِّاج طوسی (فوت378 هـ)
از یحیی بن معاذ نقل می کند که:«الزهد سیار و العارف طیار»
منظور از مکتبهای فکری، مکاتب موجود در قلمرو تفکرات اسلامی است. با گسترش تحقیقات عقلی، از قرن دوم تا قرن ششم هجری، عملاً چهار دسته و گروه فکری اصلی و عمده به وجود آمد که به عنوان متکلمان، فلاسفه مشاء، فلاسفه اشراق و عرفا یا متصوفه شناخته شدند. همه اینها به طور کلی به واقعیت و عینیت جهان و انسان باور داشته و قوای ظاهری و باطنی انسان را در مجموع، قادر به درک حقایق...
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ منظور از مکتبهای فکری، مکاتب موجود در قلمرو تفکرات اسلامی است. با گسترش تحقیقات عقلی، از قرن دوم تا قرن ششم هجری، عملاً چهار دسته و گروه فکری اصلی و عمده به وجود آمد که به عنوان متکلمان، فلاسفه مشاء، فلاسفه اشراق و عرفا یا متصوفه شناخته شدند. همه اینها به طور کلی به واقعیت و عینیت جهان و انسان باور داشته و قوای ظاهری و باطنی انسان را در مجموع، قادر به درک حقایق عالم میدانند؛ اما در روش و مبادی با هم اختلافاتی دارند که آنها را به صورت گروههای مختلف در آورده است.
الف) وحدت: استیس محقق انگلیسی می نویسد: «…«وحدت» یا «واحد» « تجربه ومفهوم کانونی تمام عرفان های گوناگون است». اینکه وحدت در عرفان اسلامی یک عنصر وعامل اساسی است، جای تردید نیست. وقتی جنید( فوت ۲۹۸هـ) همین حدیث را که « کان الله و لم یکن معه شیئ» شنید، گفت:«الآن کما کان»- هستی حقیقت واحدی است که در باطن با وحدت کامل خویش از هر گونه تفرقه وکثرتی منزه است وظاهری دارد که منشأ نمایش کثرت است. واین کثرت ها ظاهری وخیالی هستند، نه واقعی وحقیقی که: جناب حضرت حق را دوئی نیست
شخص غیر روحانی اگر هوا پرست شود یا اطاعت شیطان کند ضرر به خودش می رساند؛ ولی شخص روحانی ضررش به یک معنی به جامعه می رسد و لو این که به معنی دیگر هوا پرستی ضررش به تمام عوالم بشر و موجودات دیگر می رسد.
اشاره: آیت الله علی پهلوانی تهرانی (سعادت پرور)، در سال 1305 هجری شمسی در تهران تولد یافت. وی از نوجوانی در محضر اساتید بزرگی مانند شیخ محمد زاهد، آیت الله حاج شیخ علی اکبر برهان، آیت الله العظمی مرعشی نجفی، آیت الله العظمی بروجردی و حضرت امام خمینی(ره) حاضر شد و تا مرحله اجتهاد پیش رفت.
تعاریف و تفاوتهای عرفان و اخلاق از منظر آیتالله جوادی آملی
آیتالله جوادی آملی در تشریح عرفان (نظری و عملی)، تفاوتهای آن با وحی و اخلاق در صفحات ۲۴۷ تا ۲۵۰کتاب دینشناسی که از سلسله بحثهای فلسفه دین و به همت مرکز نشر اثرا منتشر شده است، توضیحاتی می فرمایند.
آیتالله جوادی آملی در تشریح عرفان (نظری و عملی)، تفاوتهای آن با وحی و اخلاق در صفحات ۲۴۷ تا ۲۵۰ کتاب دینشناسی که از سلسله بحثهای فلسفه دین و به همت مرکز نشر اثرا منتشر شده است، توضیحاتی مختصر و کاملی را میفرمایند که در ادامه بخشهایی از آن را میخوانید.
اخلاق عارفانه: اصول و قواعد اخلاق در رویکردهای عرفانی
هر علمی دارای یک سلسله اصول و قواعدی است که به وسیله آن اصول و قواعد، مسائل آن علم درک و فهم می شود و در مقام عمل نیز به کار می آیند. همچنین به وسیله آن قواعد، حکم مسائل جزئی نیز مشخص می شود. از این رو، از میان علوم، اخلاق نیز به عنوان یک علم، دارای قواعدِ خاص به خود می باشد. منظور از قاعده اخلاقی، اصول کلی است که به وسیله آن ها، چیزهای با ارزش را از آن چه فاقد ارزش است، تشخیص می دهیم و با شناخت قواعد اخلاقی، در مقام عمل می توانیم تشخیص دهیم، که آیا اعمال ما دارای ارزش اخلاقی هستند یا خیر و اگر هستند ارزش منفی دارند یا مثبت؟
پرسش ۱ . منظور از عرفان چیست و جایگاه آن را در اسلام مشخص نمایید؟
یک. عرفان
«عرفان» در لغت به معناى شناخت و شناسایى است و در اصطلاح روش و طریقه ویژه اى است که براى دست یابى و شناسایى حقایق هستى و پیوند ارتباط انسان با حقیقت، بر شهود، اشراق و وصول و اتحاد با حقیقت تکیه مى کند و نیل به این مرتبت را نه از طریق استدلال و برهان و فکر؛ بلکه از راه تهذیب نفس و قطع علایق از دنیا و امور دنیوى و توجّه تام به امور روحانى و معنوى ـ و در رأس همه مبدأ و حقیقت هستى ـ مى داند.
پرسش ۲ . آیا میان عرفان و تصوف رابطه وجود دارد؟ آیا اسلام تصوف را قبول دارد؟!
عرفان بیانگر نگاهى است که بر اهمیّت شناخت قلبى و کشف و شهود درونى تأکید کرده، تزکیه باطن را یک اصل اساسى تلقى مى کند. ریاضت هاى جسمانى و روحانى را راهى مهمّ و اساسى در دستیابى به تطهیر درون مى داند اما تصوف بیشتر بر عزلت و خلوت نشینى، محبت اصرار مى ورزد. گاهى عرفان هدف نهایى تلقى مى گردد که صوفیان بدان بار نیافته اند:۱۱
باید ملاحظه کرد که آیا مى توان «عرفان و اسلام» را به معناى واقعى کلمه «عرفان اسلامى» دانست؛ یعنى، عرفانى که برخاسته از متن اسلام و منابع اصیل مذهبى مسلمانان است (مانند علم فقه، حدیث، تفسیر) و یا آنکه باید آن را عرفان مسلمانان دانست؛
آیا عارف شدن به معناى واقعى كلمه (مثل امام خمینى رحمه الله) نیاز به آموزش دارد یا نه؟ تا آنجا كه مىدانیم امام دروس عرفانى در حوزه داشتهاند؛ حال اگر عرفان علم مربوطه را مىخواهد، چگونه مىتوانیم آن علم را بیاموزیم؟
آیا عقل نظرى بدون تهذیب نفس، مىتواند به مراحل عالى كشف حقیقت برسد؟
خیر؛ از مجموع روایات در باب خلقت «عقل»، چنین استفاده مىشود كه عقل داراى دو قوس صعود و نزول است و از آن به اقبال (روى آوردن) و ادبار (بازگشتن) تعبیر شده است. «1» با توجه به مضامین احادیث و تفسیر اندیشمندان بزرگ اسلامى «اقبال عقل»، روى آوردن به عالم طبیعت، اجسام، مواد و عالم كثرت است و در همین عالم، عقل در نازلترین مرتبه خود قرار مىگیرد و مردم آن را گاه در امور معاش و گاه در امور معاد خود به كار مىبرند. «عقل نزول كرده»، همان عقلى است كه گاهى براى فراگیرى علوم مختلف و به دست آوردن و حفظ تجربهها از آن استفاده مىشود: «العقل حفظ التجارب» «2»
پرسش: رابطه میان شک و عرفان چیست و آیا اصلًا آنها به هم ربطى دارند یا خیر؟
گاهى براى سالک در عرفان عملى و نظرى، «شک پویا» حاصل مى شود که موجب «تأمل» در سیر عملى و «تفکر» در سیر علمى مى شود و نتیجه آن خلوص بیشتر در عمل و تقویت بنیانهاى اعتقادى است این نوع شک موجب جرقه هاى عرفانى شده و از آن به «شک مقدس» یاد مى شود.
در این مقاله از این مطلب بحث می شود که آیا زنان می توانند همانند مردان وارد دنیای عرفان شوند و در عرفان نظری به معارف عرفانی دست یابند و در عرفان عملی به سیر و سلوک بپردازند و به کمال عرفانی یعنی ولایت دست یابند و به عبارت دیگر: آیا زنان مانند مردان می توانند با سلوک عرفانی به عالی ترین مراتب کمال یعنی انسان کامل شدن نایل شوند یا خیر؟برای پاسخ به این سؤال در آغاز به تعریف عرفان نظری و عملی اشاره کرده و سپس دیدگاه برخی عارفان را در رابطه با زنان در سلوک عرفانی بازگو نموده و پس از آن به مبانی امکان سلوک عرفانی برای زنان پرداخته می شود.
گزیدۀ مباحث مطرح شده در بیست و هشتمین جلسه سخنرانی
حجت الاسلام و المسلمین پناهیان در مسجد امام صادق(ع) با موضوع
«راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی»
معنای دقیق «به کمک عقل احساسات خود را کنترل کنیم» چیست؟
· معمولاً گفته میشود که ما باید به کمک عقل علیه احساسات خود قیام کنیم یا احساسات خودمان را کنترل کنیم و بر آنها غلبه کنیم. (و گاهی به جای کلمۀ عقل از فکر یا علم یا ایمان هم استفاده میشود) اصل این سخن درست است اما خیلیها برداشت دقیقی از آن ندارند. معنای دقیق و صحیح اینگونه سخنان، چیزی نیست که معمولاً برداشت میشود.
خداوند از سر مُحبت و به خاطر علم و احاطهای که به ضعف انسان دارد راههای متعددی برای جبران و تدارک خطاهای او در نظر گرفته است اینکه انسان خود را در بنبستی تصور کند که هیچ راه برگشتی ندارد بقیة استعداد او را در ادامة راهی که در پیش رو دارد کور میکند.
2. حُسْن به معنای زیباست[5] از طرف دیگر چیزی زیباست که اعتدال[6] داشته باشد لذا سیئ به معنای کریه و زشتْ منظر و هر چیزی که از دایرة اعتدال خارج شده، میباشد.
به عبارت دیگر اگر حسن، زیباست؛ سیئه، زشت است و اگر حسن، اعتدال است؛ سیئه، انحراف است. همچنین از آنجا که اعتدال مایة سامان است نتیجه میگیریم اعمال حسنه به زندگی انسان، سامان میبخشد از طرف دیگر، گناه و معصیت به خاطر در بر داشتن سیئه باعث انحراف زندگی انسان میگردند.
پرسش 4 . آيا عارف شدن به معناى واقعى كلمه (مثل امام خمينى رحمه الله) نياز به آموزش دارد يا نه؟ تا آنجا كه مى دانيم امام دروس عرفانى در حوزه داشته اند؛ حال اگر عرفان علم مربوطه را مى خواهد، چگونه مى توانيم آن علم را بياموزيم؟
پرسش 5 . آيا عقل نظرى بدون تهذيب نفس، مى تواند به مراحل عالى كشف حقيقت برسد؟
خير؛ از مجموع روايات در باب خلقت «عقل»، چنين استفاده مى شود كه عقل داراى دو قوس صعود و نزول است و از آن به اقبال (روى آوردن) و ادبار (بازگشتن) تعبير شده است.45
علاقمندیها:
برنامه نویسی کامپیوتر، مطالعه اخبار
موسیقی، سفر، مطالعه مقالات تخصصی، مطالعه وبلاگها و ...
با مرورگر فایرفاکس یا گوگل کروم برای بهتر باز شدن وبلاگ استفاده کنید:)
اين سايت حاصل تلاش شبانه روزي سيد محمد جواد حسيني ميباشد که بدون وابستگي مادي و معنوي به هيچ سازمان و نهاد و حزب و گروه سياسي فعاليت خود را ابتدا بر اساس قانون الهي و سپس قانون اساسي ايران بنا نهاده است. کليه هزينههاي اين سايت با هزينه شخصي پرداخت ميشود که اميدوارم از اين پس از طريق فروشگاه سايت و تبليغات تامين شود و همواره سعي ميکنم تا مطالب آموزشي جديد و خواندني را براي شما به ارمغان بياورم.
بازدید امروز : 107
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 130
بازدید ماه : 951
بازدید کل : 4969
تعداد مطالب : 5367
تعداد نظرات : 20
تعداد آنلاین : 1 تماس با من تلگرام تماس با من در اینستاگرام